دم صبحی...

ساخت وبلاگ
تا حالها فکر کردید چرا بعضی افراد محبوب و مورد توجه هستند ؟ و چرا عده ای منزوی و تنها شبیه مجسمه های ارزان و نتراشیده و زشت شهردای گوشه ی نا کجاآبادی در وسط میدان نگاه هستند و هیچکس کس اتفاقا هیچ نیم نگاهی بهشان نمی اندازد... تا حالا دقت کردید که عده ایی همیشه مورد تمسخرند ...!!! نادیده گرفته شده ه دم صبحی......
ما را در سایت دم صبحی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maneaber بازدید : 23 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 7:02

شش سال پیش بعد از توالی اشتباهاتم ... روبرویم ایستادند و هر چه دلشون خواست گفتند ... کیش شخصیتم کردند، تحقیرم کردند... به ظاهر و نوع زنده گیم توهین های بسیار کردند... شکستم و سکوت کردم؛ بعد از شش سال امروز بلند شدم و با خود شکسته ام خداحافظی کردم.... امروز بعد از شش سال ورزش کردم... به خودم لبخند ز دم صبحی......
ما را در سایت دم صبحی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maneaber بازدید : 15 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 7:02

گاهی فکر می کنم  به گذشته هام ... مثل امروز در دستشویی، از شدت خجالت از ماهیت قبلیم خیس عرق شدم واقعا هیچ توجیهی برای اشتباهات شدید و کشدارم ندارم... تا حالا شده از گذشتتون هر چی که بوده خجالت بکشید و فکر کنید عجب آدم گوه و بی خاصیتی بودید؟! خیلی حس بد و ترسناکیه از هر طرف که میری یک آیینه ی تمام ق دم صبحی......
ما را در سایت دم صبحی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maneaber بازدید : 8 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 7:02

چند روزی میشه که با تمام تلاشم برای جمع و جور کردن خودم و چسباندن ذره هام به هم باز... روی تخت ولو میشم یا روی کاناپه چمباتمه می زنم و یک جور بغض و دلتنگی روی قفسه ی سینه ام فشار میاره... حالت گنگی و بی صدایی ... وقتی همه جا شلوغ و درهمه اما تو... فقط صدای درونت رو می شنوی و حس می کنی تنهاترین آدم دم صبحی......
ما را در سایت دم صبحی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maneaber بازدید : 37 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 7:02

تا به حال به زنهای چشم شیشه ایی فکر کردی؟ زنهایی که بزک کرده و آرام با نگاهی مرده و بغضی فرو خورده بدون پلک زدن کنار عزیزانشان نشسته اند... نه خنده ایی، نه جیغی نه نفرتی... فقط یک خسته گی جانکاه و طولانی که از پا درآوردتشان... همیشه برایم عجیب بودند ... پر از سکوت و حیرت... خیره خیره بدون پلک زدن . دم صبحی......
ما را در سایت دم صبحی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maneaber بازدید : 18 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 7:02

نخند... شادی نکن... نرقص... نفس نکش... بازی نکن... طنازی نکن... دختر نباش... دلبر نباش... انسان نباش... اسیر و اسیر و اسیر باش؛ چنین خانواده ایی داشتم... هیچوقت نتونستم، نشد احساساتم رو بتونم آنالیز کنم و بروز بدم؛ سرد و یخ و افسرده بزرگ شدم ... بعد از بارها خودکشی و نتوانستن خود بودن ته مانده ی وجو دم صبحی......
ما را در سایت دم صبحی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maneaber بازدید : 21 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 7:02